مادر مادرم و پدر پدرم - پدر مادرم و مادر پدرم

شنیدی میگن : حرف راست رو از بچه بشنو؟؟  

به جان خودم من از وقتی زبان باز کردم ( به عبارتی بچه بودم) ، همیشه این موضوع رو موکدا  تکرار میکردم!! 

همیشه میگفتم که اون مادربزرگم بایدبا اون بابابزرگم ازدواج کنه و اون یکی مادر بزرگم باید با اون یکی پدر بزرگم ازدواج کنه تا زندگی شیرین بشه! ( الان دو یو آندرستند؟؟... منظورم اینه که بابای بابام باید با مامان مامانم ازدواج میکرد و اون ۲ تای باقیمانده هم با هم!)

از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان الان هم که سنی ازم گذشته و دنیا دیده شدم،و با وجود اینکه ۱۰ سال از فوت یکی از پدربزرگهام میگذره، ولی همچنان به این موضوع فکر میکنم!! ( البته زیاد جرات گفتن این حرف رو ندارم !) 

با همون ذهن و تفکر کودکانه ام ، این موضوع رو تشخیص میدادم که اگر تغییری در بین ازواج رخ بده، موجب تفاهم بیشترشون میشه! 

برای نمونه: من در ۴ سالگی، مادر پدرم و پدر مادرم رو بیشتر دوست داشتم و حس میکردم مهربونتر هستند! و از نظر من این دلیل محکمی بر تغییر زوجیتشون بود!  

چند سال بعد دریافتم که مادر پدرم و پدر مادرم هر دو بسیار شوخ طبع و بذله گو هستند . و از این حیث آنها را مناسب زندگی با یکدیگر میدونستم! 

چند سال بعد در یافتم که مادر پدرم و پدر مادرم ولخرج تر هستند و به ظواهر زندگی بیشتر اهمیت میدن!

چند سال بعد ، زمانی که با مفهوم وسواس آشنا شدم، با توجه به نیمچه وسواسی که در مادر مادرم و پدر پدرم میدیدم، بار دیگر نظریه خودم رو بیان کردم و دیگران  خیلی محترمانه به قسمت هایی حواله کردند! ( این بار با نگاه های بعضا خصمانه رو به رو شدم) 

و روز به روز بر تعداد دلایلم افزوده میشد... 

 . 

سالیانه بعد همچنان این نظریه رو در سر داشتم و در خلوت به این موضوع فکر میکردم!! 

شاید مهمترین دلیلی که پیدا کردم، این بود که هر دوی آنها گربه رو دم حــ.جله کشته بودن! و بنابراین در تمام طول زندگی، همسرشون بسیار بسیار زیاد مراعاتشون رو میکرد و در خانواده ای با زن سالاری مواجه بودم و در خانواده ای با مرد سالاری!( البته نه به اون معنا که وقتی مرد پا به خانه میذاره یه نفس کـــــش بگه و بقیه برن دنبال گور خودشون!!! یه چیزی خــــــیلی خفیف تر... ولی به هر حال محوریت خانواده حول اون شخص میگشت) 

 

ولی الان مطمئنم  و بر این باورم که اگه ازدواجهاشون بر طبق نظر من صورت میگرفت، ۲ روز هم نمی تونستند با هم زندگی کنن!!! خدا خودش بلد بوده در و تخته رو با هم جور کنه!! 

گاهی تفاهم داشتن توی زندگی بر مبنای تضاده!!  

مثل هم بودن شرط لازم هست ولی کافی نیست!! همیشه مثل هم بودن، باعث آرامش نمیشه! 

 گاهی باید تفاوتهایی وجود داشته باشه تا اولا زندگی از یکنواختی خارج بشه و ثانیا افراد بتونن یکدیگر رو خنثی کنند( همون مکمل هم بودن!) ... معمولا وقتی ۲ نفر متفاوت باشن، بعد از سالها زندگی، رنگی از  شخصیت و رفتارهای هم میگیرن و هر دو به تعادل نسبی در رفتارهاشون میرسن!!( البته منظورم از این تفاوتها تفاوتهای اساسی و پایه ای نیست!)

 مثلا ۲ نفر ولخرج اصلا نمی تونن با هم زندگی کنن و یه جایی به بن بست مالی میخورن!! 

۲ نفر خشن و بد اخلاق تحمل همدیگه رو ندارن!! و در زندگی هیچ کس کوتاه نمیاد!

۲ تا آدم خونسرد همیشه در اول دنیا به سر میبرن و هیچ گاه گذشت زمان براشون مهم نیست! همونطور که ۲ نفر عجول همیشه آخر دنیا رو میبینن!!   

۲ نفر آدم احساسی، هیچ وقت در تربیت فرزنداشون موفق نمیشن!! چون گاهی باید به دور از احساس با عزیزترین ها برخورد کرد 

و .... 

 

 

 

 

خیلی جالبه که  زمانی که من تقریبا بزرگ شده بودم و دیگه حرفی از این موضوع به میان نمیاوردم، پسر عموم که ۴ سالش بود بار دیگه این موضوع رو پیش کشید!! اینبار اون معتقد بود که  باید مادر مادرش با پدر پدرش ازدواج کنه و ۲ نفر دیگه با هم و در این صورت زندگی شیرین میشود!! 

  

 ~~~~~~~~~~~~~~~~

  

هلپ!!

 

من مشکلات زیادی با گوگل ریدر دارم. تمام فید ها رو وارد کردم و توی محیط گوگل میتونم به روز بودن رو ببینم. ولی برای انتقال تگ ها به بلاگ اسکای  و قالبم، مشکل دارم. چند تا مطلب هم در این زمینه خوندم. ولی توضیحاتی که اونجا داده شده، توی گوگل ریدر پیدا نمیکنم!! مثلا اصلا قسمتی به نام«  بلاگرول»  توی تنظیمات گوگل ریدرم وجود نداره!! به دلیل پایین بودن سرعت اینترنت هم اصلا نمی تونم خودم باهاش سر و کله بزنم. دوستانی که با گوگل ریدر کار کردن اگه میشه کمکم کنند. ممنون میشم اگه اطلاعاتی در این زمینه در اختیارم بگذارین. 

 

اضافه شده ساعت ۱۲ شب: 

وای باورم نمیشه ۴ ساعت بعد از اون همه ناله و گریه، با توجه به ۴ ساعت روی صندلی نشستن ، تونستم لینکدونیم رو درست کنم! ممنونم از موسیو گلابی و روشنک عزیز بابت در اختیار گذاشتن لینک های مفید  

من بالاخره تونستممم

لینکدونیم درست شدههههههههه 

 

به جز میثم، شخص دیگه ای هم هست که لینکش نکرده باشم؟؟ اگه هست و هنوز لینک نکردم زودتر بگین!! بعدا دیگه حسش رو ندارما!! 

میثم: فیدت رو پیدا نکردم!! خودت کمک کن!!