ِD:

 TinyPic image  ( بعد از کلی مدت دلم خواست مثل قبل عکس بذارم! مورد داره؟؟!!)

 دیروز بعد ۱سال و نیم بالاخره رفتم این آناناس رو از روی کله ام برداشتم!!!

من تا چند وقت پیش ۲ ماه یه بار میرفتم آرایشگاه که متنوع بشم! بعد دوباره همون آناناس برمیگشتم!!! آیا کسی قیافه منو غیر از این هم یادشه؟؟!!

خیلی وقت بود میخواستم برم آرایشگاه یه دستی به سر و رو بکشم! بعد اصلا یا حسش نبود یا وقتش ...

دیروز دیگه به اینجام رسید!! دقیقا همین جام!!

رفتم به آرایشگره گفتم این موهای منو یه کاری کن! گفت مثلا چی کار؟؟!! گفتم نمیدونم! فقط این مدل آناناسی رو عوض کن که از قیافه خودم خسته شدم!!!!!!

میخواستم کچلم کنه! ولی از اون اصرار و از من انکار که موهات حیفه!!

بعد بیچاره مثل خر تو گل موند!!( به من چه!! میخواست نگه موهات حیفه!) هی به موهای من نیگا کرد!! انقدر موهای من خرد بود که هیچ مدلی نمیتونست تغییرش بده! آخرش یه چند تا قیچی زد گفت بلند شو برو!!

تقریبا هیچ تغییری نکرده! ولی نمیدونم چرا من انقدر خوشحاللللللم!!!!  دارم رووی ابرا پرواز میکنم!  فکر میکنم تنوع ایجاد شده! ولی همش توهمه!!!

این آرایشگره در همون موقع که داشت به شدت تلاش میکرد و زور میزد  موهام رو تغییر بده برگشته به من میگه : به نظر میاد شما خیلی پخته باشی!! آخه من یه دختر دارم  از تو بزرگتره ولی تو خیلی بزرگتر از اون نشون میدی!!!!

اونجا هیچی بهش نگفتم که برا خودش خوش باشه! ولی تو دلم به شدت دلم براش کباب شد!! ببین دخترش چی بوده که من به نظرش پخته و عاقل اومدم!!!!! بچه خودش احتمالا از رده خارج بوده!! یه چیزی تو مایه های پیکان ۵۷ گوجه ای!!

ولی خب  منم خواب نبودم و یکی تو بیداری منو پخته دید!!!!همینم خوبه!! ( الان دیگه از شدت پختگی سوختم!!)

~~~~~~~~~

جدیدا از روی کابینت های آشپزخونه ما لواشک سبز میشه!!   

 یه چند تا لواشک از روی کابینت کشف کردم  ... بعد همه انکار کردند که ما اینو نخریدیم!! هیچ کس مسئولیت وجودش رو نپذیرفت!!!.....

لواشکش رسما  گـــــــند بود!! هیچ نام و نشونی هم نداشت!! آخر استاندارد!!!!ولی خب اینم یه اصله که من نمیتونم از چیز ترش بگذرم!!  یه تیکه خوردم از توش مو و سوسک و عرق پا و کاغذ باطله و ته سیگارو ....پیدا شد!!! منم دونه دونه چیزایی که پیدا میکردم به مامانم نشون میدادم که سطح علمیش از اکتشافات من ارتقا یابد..

 ولی این دست که نمک نداره!!

 یه لحظه اینو گذاشتم زمین رفتم که دوباره برگردم! بعد اومدم دیدم  جا نیست و بچه هم  که از اول در کار  نبوده!!    میگم : لواشکه من کوووووووووووو؟؟!! کجاسسسسست؟؟!! کی برداشته؟!  

مامانم هم با اعتماد به نفس کامل میگه من انداختم دور!!   میکشمت اگه یه بار دیگه از این آشغالا بخوری!! تا همین الانم با پارتی بازی زنده موندی!!....

هیشـــــــکی منو درک نمیکنه! تازه میخواستم از توی ادامه لواشکه  لنگه کفش در بیارما!! ولی این مامانم نمیذاره!! همیشه باید یکی مانع پیشرفت من  بشه!!!

~~~~~~~~~~

این روان نویس جدیدی که  خریدم چقدر خووووفه!!

~~~~~~~~~~

یه استاده اندیشه اسلامی داریم! یعنی آخر استاده ها!!

اومده سر کلاس و درباره تحقیق ها داره توضیح میده :

ــــ اولا که سعی کنید موضوعی رو انتخاب کنید که برای ذهن خودتون سوال باشه!

ــــ ثانیا که باید امروز گروه هاتون رو مشخص کنید..( یه ربع حرف زد)

ــــ ثانیا که  ( یه ربع حرف زد)

ــــ ثانیا که باید موضوع رو هم همین امروز تحویل بدین!( یه ربع حرف زد)

ــــ ثانیا که باید روش تحقیقتون صحیح و بر اساس  نمیدونم چی چی باشه(یه ربع حرف زد)

ـــثانیا که......

..

 

فکر میکنم بقیش رو بلت نبوده!!!  احتمالا  شمارش اعداد رو هنوز پاس نکرده!!!

~~~~~~~~~~~

 حرف دندون بود و داشتم برای یه نفر( نسبتا متشخص) از دندونام میتعریفیدم..

داشتم میگفتم  من تا حالا هر مصیبتی بوده برای دندونام امتحان کردم!! خیلی سختی کشیدم! رنج بردم! مشقت! بدبختی!  گرسنگی! بی غذایی! تشنگی  و...

ولی الان که همه این مراحل  رو گذروندم  یه وقتا به این نتیجه میرسم که باید همه اینا رو بکشم و جاش دندون مصنوعی بذارم! هم به صرفه تره و هم راحت تره! صاف و مرتب هم هست!!تازه مسواک هم نزنی نمیپوسه!! ..

گفت و گویمان به پایان رسید و کنار کشیدیم!!

بعد این مامانم اومده  میگه: دختـــــــــــر! من از دست تو چیکار کنم!! چرا انقدر چرت و پرت میگی!! مردم فکر میکنن عقلت ناقصه!!!  خل شدی!!..

 ــ من :    خب بذار فکر کنن!!! من کلا با دموکراسی موافقم!! تازه چرا درست حرفت رو نمیگی! راحت باش مادر من! اگه  میخوای میتونم برای تو هم دندون مصنوعی بذارم!! ولی باید رضایت بابا رو خودت بگیری!! من هیچ گونه  مسئولیتی قبول نمیکنم!! بعدشم ببین شاید سایز دندونای مامانت به تو هم بخوره! الکی خرج نکنیم! با هم استفاده کنین! با هم کنار بیاین! ماد ر و دختر که دیگه این حرفا رو با هم ندارن!!...

( پ . ن : آخرش این مامانم از دست من دق میکنه!!  )

~~~~~~~~~~

یکی بیاد کاملا فلسفی برای من مفهوم کنه  که :

حالا که چی؟؟!!

آخرش که چی؟؟!!

.....

  بعدا نوشت: از صبح تا حالا نشستم دارم یکی میزنم تو سرم  بهدش یکی دیگه هم میزنم تو سرم!! هوار تا کار دارم! نمیدونم باهاش چیکار کنم!!! کجام جاش بدم!! این همه وقته نشستم دارم فکر میکنم چه برنامه ای بریزم که به همه کارام برسم!!!! همچین دارم برنامه ریزی میکنم  انگار از نطفه من با برنامه کارام رو میکردم!!!!  یکی بیاد یه هلپی به من بکنه!!! ( گریه )

اگه بی برنامه کارام رو کرده بودم الان تموم شده بود!!!! 

تا آخر هفته ماجرا همینه!!!  کار دارررررررررم!!

 

بعدا نوشت بعدی : دلم میخواد سرم رو بکنم تو ماکروفر.. یه پخت ترکیبی انجام بدم ...بعد بیارم بیرون ببینم چقدر رو فرم اومدم!!!.........جیغ

 

 

نظرات 23 + ارسال نظر
نینا جمعه 4 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:06 ب.ظ http://viana65.blogfa.com

سلام گیلی ج.ن من هر وقت میام اینجا میبینم واییییییییییییییی من چه قدر از این چیزا خاطره های با نمک دارم

سلام!
تو چرا برای اول شدن شادمانی نکردی؟؟!!
اووووووووووول
پس یعنی تو هم؟؟؟؟!

نینا جمعه 4 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:08 ب.ظ http://viana65.blogfa.com

اخه میدونی دندون مصنوعی بد نیستا ولی به پا شب که میذاریش توی اب عوضی لیوان مامانتو بر نداری بخوری اخه شاید خورده غذاهای مامانت که لا دندونش بود نره تو حلقت

وای الان قیافت دیدنیه

من لیوانم رو بالا سرم میذارم! مامانم هم بالا سرش! احتمالا مال مامان بابام قاطی میشه!! ولی من خرجم از اونا جداست!!

نینا جمعه 4 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:08 ب.ظ http://viana65.blogfa.com

تازهشم ادم فقط روز اولی که از ارایشگاه میاد خوگله بعد هر کاری میکنه دیگه اونجوری نمیشه

چراااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چون اگه آدم آرایشگر بود دیگه بهش نمیگفتن آدم!!
این آرایشگرا ورد میخونن !!

کفشدوزک بدون کفش جمعه 4 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 05:01 ب.ظ



سلام گیلاسسسسسسسسسسس نیششششششششش



خوبی ؟؟ اوهوم اوهوم .... من خوبم ... اومدم اینورا دیدم آپی ...

به به ........ چقد تغییییییییییر کردی ... چقد خوشکل شدی ...

نیشششششششششششش



حالا من یه چیزی گفتم تو چرا باور میکنی ؟؟

نیششششششششش




باز میام ... یکم بیزی هستممممممم !!! زودی میام



بوسسسسسسسسسسسسسسس

سلااااااااام کفگولی جوووون
کم پیدایی!
خوووبم!! کی حال تو رو پرسید حالا!!
باور نمیکنم! با حرف گربه سیاهه که بارون نمیاد!!
نیییش

بابا بیزی!!!!! درک میکنم!! ( دروغ میگم)
بوووووس

شاذه جمعه 4 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:38 ب.ظ

یه آرایشگر خرم کرد به زور موهامو کوتاه کرد. بعد از چند وقتم گفت بد بلند شده دوباره کوتاه کرد. الانه اینقده دلم برای اون موهام که رو شونه هام میریخت تنگ شده:(((

اتفاقا این آرایشگره هم منو خر کرد موهام رو کوتاه نکرد!!!!!
بلند میشه!! ریشه موهات رو که نسوزونده!!! به آخر هم نرسیده!!
سال دیگه همین موقع مو روی شونه هاته!!!!!

ژ یگولو شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:18 ق.ظ

سلاممممممممممممممممممممم گیلی خانومی گل گلاب...

خوبی عزیزم؟؟

راستم میگه مامانت..این ات و اشغالا رو نخور..لواشک میخوای خب یه درست و حسابیشو بگیر بخور..اینا چیه خودتو مریض میکنه بچه...

اصلا میخوای خودم لواشک بفرستم برات؟مامام درست کرده..اخر ترشیه...

دیگه اینکه اخرشم نگفتی چی که چی..اخرش که چی؟؟ ایا...

اون استاده هم فقط تا همیجاشو بلت بوده خب..بیشتر یادش نداده بیدن..شماها راهنماییش میکردین خب..سوزنشم میتونه گیر کرده باشه..حتما همینطور شده.سوزنش گیر کرده بوده بنده خدا..:دی

عزیزم..مواظب خودت باش..خودتو اذیت نکن..

خوش باشی..فعلا...

سلااااام ژیگولو جوووون
خوبم عزیزم :دی
درست و حسابیشو هم میخورم!! چیز خوردن من حساب کتاب نداره!!
مریض هم اگه میخواستم بشم شده بودم تاحالا!!
آآآآآآآره بفرست!! قربون مامانت!! کی میفرستی؟؟!
دیگه این که صدات قطع و وصل میشه!! هااان؟؟!! چی میگی؟؟!!!
( سوت)
نه بابا! خدای سوووتیه!! این یه نمونه اش بود!!
مگه من اذیت میکنم؟؟!!! کی ؟؟!! کجا؟!!! من از این غلطا نمیکنم!!
یو تو ...قربونت

الیاد شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 08:32 ق.ظ http://since1989.blogsky.com

سلام .. گیلاس جون !!

الآن کاملا دلم بازه ..

میگم تو چقدر با نمکی جیگر !! اصلا کلا ایرانیا باحال ترین آدمای روی کره زمینند ..

مرسی که اومدی .. گلم !!
بازم از این کارا بکن !!
موهاتم مبارکه .. !! فقط به پاش پیر نشو،
تنوع تو زندگی آدم رو شاداب می کنه !!

سلام
بپا جر نخوره!!
شما خارجکی هستین آیااااا؟؟!!! من که هستم!!!!

خواهش..
چشم
اون به پای من پیر میشه!! تا وقتی موهاشم رنگه دندوناش بشه باهامه!
بلی! صحیح میفرمایید!

بیتا شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:57 ق.ظ http://www.bitaee.blogfa.com

سلام مو کوتای متنوع خوبی؟ میگم گیلاس جون سلام من رو به استادتون برسون و یه پس گردنی از طرف من بهش بزن.. انقدر از آدمای بی سواد که یه کاره ای می شن بدم میاد که نگو... راستی گیلاس جون منم آپم حتما سر بزن خوشحال می شم..

با من بودی؟؟!!
میخوای از طرف تو پس گردنی رو به اونی بزنم که به این مدرک دکترا داده؟؟!! پایه ای تره ها!!!
سرمو کوووبیدم!!

تارا....ستاره کمیاب شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:48 ب.ظ http://3tara.blogsky.com

سلام
همین
چون جایی برای حرف زدن نذاشتی دختر تو پاک خل شدی رسما.

سلام!
مرسی بابت این همه لطف که همیشه داری!!!!! الان خل هم نبودم دیگه شدم!!

اربابیران شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:18 ب.ظ http://inja2022.blogfa.com

سوال اول اینه که... آناناس دقیقا چیه؟! سوال دوم اینه که دقیقا کجات؟ و در کدوم ناحیه؟ و سوم اینکه حتما یه ملاقاتی با دختر آرایشگره داشته باش! خدا رو چه دیدی شاید تو هم تونستی به خودت افتخار کنی!!

مامانت خوب کاری کرد اون لواشک رو انداخت. دلیلش هم خیلی ساده است! تو که همین الانش هم امید به زندگیت در حد کلم مینیاتوریه با خوردن اون لواشکا چه امیدی میتونی داشته باشی؟

دقیقا چقدر خوفه؟... آهان فهمیدم.... یکی هم واسه من بخر... آدرس من تهران پلاک ۱۶۵

ثانیا که استاد اندیشه ما آخونده! اینقده باحاله! کلی میخندیم! تازه شمردن هم بلته... دلت هم بسوزه

مامانت گفته مردم "فکر" میکنن عقلت ناقصه؟؟؟ پس بهش بگو سخت در اشتباهه چون مردم یقین دارن که عقلت...

کی بود گفت فلسفه؟ بله شما بودین؟ خوب من الان کار دارم شما از منشی وقت بگیر تا موضوع رو برات روشن کنم

برنامه؟ کار؟ جفتش اختراع شده تا پیگیری نشه

سرت میخوای بکنی تو ماکروفر ایراد نداره فقط لطفا درش نیار!

آناناس اسم دیگه نارگیله!!!
دقیقا مگه تو فضولی؟؟!!
و سوم اینکه این هم سوال بود؟؟!! آیا؟؟!! پس چرا علامت سوال آخرش نداشت؟؟!! چرا منو گیج میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

و سوال اول اینکه کلم مینیاتوری دقیقا چقدره؟؟!! دوم اینکه امید کیه؟؟!!

خنگ! نفهمیدی چقدر؟؟!! فرستادم! خونه نبودین انداختم دور!

آتیش نشانی خبر کنه!!! دلم برا همین یه مورد نسوخته بود که الان جزقاله؟؟ جذقاله؟؟! جزغاله؟!! جزقاله؟!! چه میدونم یه چیزی شد..

خودم هم میدونم که عقلم کامله! مردم بذار همون فکرشونو بکنن!!!

بیشین بینیم باااااا

کی اختراعش کرده؟؟!! نیوتون یا انیشتین؟؟!!

خب من اگه سرم رو در نیارم اون وقت غذا هامون رو کجا داغ کنیم؟؟!!!!!!!! هااااااااااااااااان!!!!

آقا موشه شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 06:53 ب.ظ

سلام
ببینم این موشی تو لواشکا نبود ؟؟!!!!!!
کجاس خوب یکی به من بگه :دی
ببین موهاتو کچل میکردی اینطوری راحت تریااا
دندوناتم خودم برات از بازار آزاد میخرم از این دست دوما بیخودی پولاتو حروم خودت نکن
حالا یه فکری برا پولات میکنم بزار یه کم دیگه جم کن :دی

هاپو با برنامه :دی

جو گیر شدی دیگه نکنه خانومه گفت یه کم نپخته ای ببین زیادی پخته بشی به درد من نمیخوریا پس منو فراموش کن :دی
میام دباره فعلا...

سلام!
پس اونی که من داشتم میکشفیدم و مامانم نذاشت بند کفش نبوده! دم موشی بود!!
پس اینجوری خدا بیامرز بودی خدابیامرزتر شدی!!
ماشین نداشتم!!! منتظر تو بودم ازت بگیرم!!
نه دیگه! این همه وقته پولامو جم کردم به امید یه دندون نو!!!
مال خودتو قرض نمیدی؟؟!!
من پیشیم!

تو رو که دادیم آقا گربهه خورد! روحت هم ول کن ما نیست؟؟!!

اتوبان کرج که نیست هی میری میای!!

اقلیما شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:52 ب.ظ

هلووووووووووو
این لواشکا یه توطئه بوده که تو رو بکشن!!! خوب می خوردیش.همه چی برای بدن یه فایده ای داره!!!
دندون ؟؟؟ حالم از هر چی رسیدگی به دندونه به هم می خوره!!!
برنامه می خوایی چی کار؟؟ همین جور بورو جولو. برنامه ماله بچه هاست.
خوب دیگه خوش باشی.
راستی من کیمیا گرو نخوندم.یهنی می گی بخونم؟
فعلا بای تا های

هاااااااااااای
منم خوردمش!!! ولی هیچ مدله نمیشه از دست من راحت شد!!!
ایول! پس تو هم بیا توی گروه هواداران دندون مصنوعی!!
همین جور بم جلو؟؟!! کجا باید ایسته کنم؟؟!!
تازه منم بچه هستماااااااا !!!!
اونجا هم گفتم! نمیدونم تو چه تیپی دوست داری! ولی کیمیاگر رو من خودم چند بار خوندم تا فهمیدم کجاش چی میخواد بگه!! اصلا مثل زهیر نیست! خودت میدونی..
قربونت..

زیر نور ماه شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 10:34 ب.ظ http://lemonrose.blogfa.com

سلام گیلاسی شیطون بلاااا (^.^)
وای چه قدر این عکس دخمله خوووووووووشگل و دوست داشتنیه............اتفاقا عکس نی نی های نازی میذاشتی>>حتما بازم بذار :)
وااااااااااای گیلاسی بهت نمیاد لواشک غیر بهداشتی بخوریا! چه چیزایی هم از توش کشفیدی!!!!!!!! (شکلک سبز) :دی
و اما مجله..
چرا دیگه همون موقع اسمش رو بهت گفتم: مجله موفقیت.. البته چند سال پیش بیشتر داستانای این مدلی میذاشت...ولی بازم مجله خیلی خوبیه.
یه کتاب هایی هم هست به اسم سوپ جوجه برای روح های لطیف،پیر و جوون و ... :دی ..من بعضی از داستان هاش رو از نت خوندم خوشم اومد،می تونی اونا رو هم امتحان کنی.

توی کارات حسابی موفق باشی.بایت (^.^)(^.^)

سلاااام سحر جووون بووس
وااای چقدر تو احساساتت مثه خودمه! این همه آدم اومد و رفت هیچکس نگفت این عکسه خوشمله!! بازم میخوام بذارم! دلم برای نی نی ها تنگولیده!
ببین چیز میز خوردن من حساب کتاب ندارهخ! هیچ وقت نمیفهمی چی میخورم و چی نمیخورم!!
مرسی ... میرم دنبالش پیدا کنم!
تو هم همینطور عزیزم.. قربونت و بازم ممنون از راهنماییت..
بوووس بووس

[ بدون نام ] یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:11 ق.ظ

متوجه هستم! زیاد توضیح نده!!!

مسیح یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:24 ق.ظ http://www.shasooka.blogfa.com

سلام
۴. عکسه خیلی نازه ( اصلا بهترین قسمت آپت همونه ) نیشش
۷. داشتم با خودم کلنجار میرفتم که : خدایا آناناس رو کله یعنی چیییی؟؟؟؟؟ مرسی از اینکه در ادامه منو از سر در گمی نجات دادی ( من الان به تو مدیونم )
۱ . منظوره آرایشگره از بزرگتر بودن تو در زمینه قیافت بوده که یعنی از تو این سن خوب نموندی و زود پیر شدی ( ها ها ها )
۵ . اه من گفتم اون لواشکو میخوری از شرت خلاص میشیم ها . نه باید یه فکر جدید کرد ( طرحی نو بر اندازیم )
۸ . یادت باشه شیرینی روان نویستو بهم بدی ها
۲ . منم مثل استادتون قاطی کردم تو شمردن ( شیرین میزنم مگه نه ؟؟؟ )
۶ . تو هم با اون دندونای ارتودنسی شدت . همه رو مچل و کچل کردی
۹ . با این پایین نوشتات حال نکردم برا همینم اینجانب نظر نخواهم داد ( خدا رو شکر ، از قول تو بود ها )

....

سلام
عکس خودمه!! o ^ :
خیلی اطلاعات عمومیت پایینه!!!! اگه من نباشم شماها میخواین چیکار کینین؟؟!! کی این چیزا رو باید بهتون بگه؟؟!!‌کی باید چشم و گوشتون رو باز کنه؟؟!! زود باش دینت رو ادا کن بینم!!
من پیر شدم؟؟؟!! همرا!! یعنی یکی بگه من پیر شدم از خوشحالی بال درمیارم!!
آره! فکراتونو به کار بندازین!! البته اگه چیزی به اسم فکر داشته باشین!!!
مورچه چیه که کله اچش باشه!! ( هوووووووووق این برای کله پاچه بودا!!)
تو که از اول قاطی بودی! تعجب نداره!! هر فکری برای تو کردم روی استادم هم اجرا میکنم!! برای جفتتون هم دعا میکنم!
ریزش موت رو گردن من نندازا!! تو مادر زادی کچل بودی!! همون ۴ تا شیوید مو رو هم کاشتونده بودی!!
با همه چی که شما نباید حال کنین! با بعضی چیزا هم من باید حال کنم!!

....؟؟!!! ...... :دییی

مسیح یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:28 ق.ظ http://www.shasooka.blogfa.com

راستی دوست دارم کامنت خالی بزنم !!!
اما نه برا این برگشتم که بگم اون ۱۱ دقیقه رو میخواستم برات میل کنم اما دیدم حجمش بالاست
اگه مشکل نداری برات بزارم
و گرنه لینکشو میگردم پیدا میکنم برات
شاد باشی

داشتم به اجداد یه نفر دیگه فحش میدادم!! خوب شد گفتی که کار تو !!
الان همه فحشام رو دایورت میکنم روی تو! مگه مرض داری؟؟!!!
میل کن اگه باز نشد و بازی درآورد میگم لینکش رو پیدا کنی!!
فقط یه ندایی بده که میل فرستادی! چون من میلم رو چک نمیکنم!!
قربونت..

آقا موشه یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:00 ب.ظ

پیشی خونسرد !:دییی
نه من دندونامو قرض نمیدم حالا بزار با بابا بزرگم بگم شاید اون قرض بهت داد
پس وایسا من خودم میام کچلت میکنم البته زیاد عجله نکن بعدها تفاهممون میره بعد گیساتو دونه دونه میکنم خودم
پس اون گربهه رو شما فرستاده بودین شرمنده خوردمش اگه میدونستم لااقا نمیخوردمش دندوناشو برات نگه داشتم بیا بدمت :|

تو دمای خون منو با چی اندازه گرفتی دانشمند؟؟؟!!!! میدونم همه این کارا به خاطر یافتن یک جو تفاهمه!!!!! :دییییییی
خسییییس!!!!!! حالا تو اگه بدی هم من نمیگیرم!!!! اییششششش
زیادی دلت خوشه!! اگه بعد هایی وجود داشته باشه!! خودم خفت میکنم!!!!!!!
بس که تو آنرمالی!!!!! با من تفاهم نداری گربه بیچاره رو چرا میخوری؟؟!!!! الان این صدای میو میو که میاد از تو شیکمه تو؟؟!!! موشی دلم برات کباب شد!! یعنی تا این حد تو داری گرسنگی میکشی که گربه بیچاره رو درسته قورتش دادی؟؟!!! قول میدم اول یه وعده غذای خوب بهت بدم بعد جونت رو بگیرم!!! این نهایت محبتیه که میشه به یه موش بیچاره کرد!!!!( بغض) ( گریه) ( خنده شیطانی)

آقا موشه یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:01 ب.ظ

راستی این عکس خودته دیگه بچگیاته (چشمک)

نه! عکس مال الان منه!!!! میپسندی؟؟!!!

مسیح یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.shasooka.blogfa.com

سلام
برات میل کردم
فقط تا فصل ۱۰ هست فعلا
حالا همینا رو بخون تا بعد
شاد باشی

مرسی..
میخونمش..
ولی بقیش رو هم میخواما!! منو نذاری تو خماری!!
بازم ممنون

نگین یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:54 ب.ظ http://ariai.blogsky.com

سلامممممممممم گیلاسم
خوبی؟
چه خفرررررررررررر؟
هان؟
جونممممممم این کوچمولو چه نازه
دخملته ؟‌ ( خنده )
عکس بذار خوبه...من تشویقت کردم الان (نیش)
میگم مدل موهات آناناسی بود.....خوبه؟
خوشمله؟
دوستم بهم میگه برو اناناسی بزن ولی من چون خیلی گوش به حرف کنم نمیرم (نیش)
خوب فچ کنم تو بهت تلقین شده....(نیش)
دقیقا موافقم
دخترش چی بود که به تو میگه پخته (خنده)
غششششششششششششششش
فکر کنم دخترش با گوریل انگوری قابل مقایسه بوده تو با دیوونه های زنجیری (خنده)
حالا هی این لواشکارو بخور میفتی رو دستمون
ما حوصله نعش کشی نداریم
خواهشا نمیر
حالا میخواستی بگی من روان نویس دارم..خوب منم دارم
زبون (نیش)
دندون مصنوعی بذار خوبه
بعد فکر کن داری حرف میزنی دندون بالایی بیفته پایین (خنده)
یا بپره بیرون (غشششششش)
من یه جواب منطقی بهت میدم
آخرش هممون میمیریم
قانع شدی؟
من میدونم کجات جا بدی...بگم ؟ (نیش)
نه ما مغز دوس نداریم کلتو نکن تو ماکروفر
(نیش)
هوارتا بوسسسسسسسسسسسسسس

کلی برات پاسخ دادم ولی همش پاک شد!!
بعد میام میپاسخم!!
فقط علی الحساب این بووووووووس رو داشته باش

الهام یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:38 ب.ظ http://inspiration67.blogfa.com

یعنی واقعاْ می شه؟
یعنی واقعاْ می شه تو ااز مدل آناناسیت در اومده باشی/؟
.
.
.
بعد هم برا بی برنامگیت راه حل پیدا کردی بیا به منم بگوووووووو...



فهلاْ فدات
میام بازم///

نه بابا! تو هم که ساده شدی!!
اون منم که باور میکنم تغییر کرده! تو دیگه چرا!!
آناناس همچنان سر جاشه! فقط بلند تر شده!!
بزن به بیخیالی!!!!
قربونت دکتر جونم
بیا..خونه خالته!!

ز.د یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:36 ب.ظ

سلام....خیلی خوابم میاد منظ ساعت هفت و نیمه اما رگه ی مرغیم میگه نصفه شبه برو بخواب...فعلا هنگ کردم نمیتونم نظر بدم فقط اومدم بگم به افتخار نجف زاده هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا....تا همین جا تو وبلاگت ولو نشدم میرم لالا...بای با...خوافیدم

دوباره بوی ماه مهر آمد و زهرا مرغ شد!!!
زهرا الان هنووووز هم تابستوووونه!!! باور کن!!
بعدن بیا! ولی دیگه تاریخ انقضای این پست گذشت!! بعدا از شما پذیرایی میشود!!
خیلی خوشحااااااالی؟؟!! یعنی من تونستم تو رو خوشحال کنم؟؟!!!!!
ما اینجا تخت هم داریم!! فقط ۲ نفره است! اگه مشکلی نداری در خدمت باشیم!!
قربووووووونت

مهدیه پنج‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:39 ب.ظ

بابا جون چقذه مینویسی گردنم خشک شد اندر که خوندم
اقلا اول نوشتت یه هخطار بده که متن طولانیه میتونین برای تفریح و رفع خشکی یه اب میوه با خودتون بیارین!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خندهههه
خب طولانیش میکنم وسطش خسته بشین نفهمین چی نوشتم...
مگه اینجا پیک نیکه؟؟؟!! در محیط فرهنگی این کارا جایز نیست!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد